کد مطلب:60 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:417

احکام خرید و فروش
چیزهایی كه در خرید و فروش مستحب است (مساله 2059) پنج چیز در خرید وفروش مستحب است : اول - یاد گرفتن احكام آن , بلكه اگر بداند در میان معاملاتی كه می كند هم معامله حرام وباطل وهـم حـلال وصـحـیـح اسـت ونتواند تشخیص دهد واجب است یادگرفتن احكام آنها یا ترك آن معاملات .

حـضـرت صادق (ع ) فرمودند: كسی كه می خواهد خرید و فروش كند, باید احكام آن را یاد بگیرد و اگـر پـیـش از یاد گرفتن احكام آن , خرید وفروش كند, بواسطه معامله های باطل وشبهه ناك به هلاكت می افتد.

دوم - آن كه در قیمت جنس بین مشتریها فرق نگذارد مگر به لحاظ علم و تقوی .

سوم - آن كه در قیمت جنس سخت گیری نكند.

چهارم - آن كه چیزی را كه می فروشد زیادتر بدهد و آنچه را كه می خرد كمتر بگیرد.

پـنـجـم - آن كـه كسی كه با او معامله كرده , اگر پشیمان شود واز او تقاضا كند كه معامله را بهم بزند, برای بهم زدن معامله حاضر شود.

(مـسـالـه 2060) اگـر بـواسـطـه ندانستن مساله نداند معامله ای كه كرده صحیح است یاباطل , نمی تواند در مالی كه گرفته تصرف نماید.

(مساله 2061) كسی كه مال ندارد ومخارجی بر او واجب است مثل خرج زن وبچه , باید كسب كند وبـرای كـارهای مستحب مانند وسعت دادن به عیالات ودستگیری از فقرا كسب كردن مستحب است .

معاملات مكروه (مـسـالـه 2062) عمده معاملات مكروه از این قرار است : اول - ملك فروشی .

دوم - قصابی .

سوم - كفن فروشی .

چهارم - معامله با مردمان پست .

پنجم - معامله بین طلوع صبح و اول آفتاب .

ششم - آن كـه كـار خـود را خرید و فروش گندم وجو ومانند اینها قرار دهد.

هفتم - آن كه برای خریدن جنسی كه دیگری می خواهد بخرد,داخل معامله او شود.

معاملات حرام (مساله 2063) معاملات حرام وباطل بر شش قسم است : اول - خـریـد و فروش عین نجس مثل مشروبات مسكر و خوك و مردار و بول وغایط, ولی در غیر مشروبات مسكر و خوك و مردار, اگر قابل استفاده حلال از آنهاباشد خرید و فروش آن جایز است , اگـرچـه احـتـیاط در ترك آن است .

دوم - خرید وفروش مال غصبی , كه اگر مالكش امضا نكند باطل است وتصرف در آن حرام می باشد.

سوم - خرید و فروش چیزی كه مال نیست مثل حیوانات درنده .

چهارم -معامله چیزی كه منافع معمولی آن فقط كار حرام باشد, مانند آلات قمار مثل نرد وشـطـرنج یا آلات لهو.

پنجم - معامله ای كه در آن ربا باشد.

ششم - فروش جنسی كه با چیز دیگر مـخـلـوط اسـت , در صورتی كه آن چیز معلوم نباشد فروشنده هم به خریدار نگوید, مثل فروختن روغـنـی كه آن را با پیه مخلوط كرده است واین عمل راغش می گویند و مشتری هر وقت فهمید مـی تـوانـد معامله را فسخ كند و در بعض صور آن اصل معامله باطل است مثل این كه چیزی را بر خلاف جنسش ارائه دهد,مثلا مس را به طلا روكش كند و به اسم طلا بفروشد.

پـیـغمبر اكرم (ص ) فرمود: ازما نیست كسی كه در معامله با مسلمانان غش كند یا به آنان ضرر بزند یاتقلب وحیله نماید وهركس با برادرمسلمان خود غش كند, خداوندبركت روزی او را می برد و راه معاش او را می بندد و او را به خودش واگذار می كند.

(مـسـاله 2064) فروختن چیز پاكی كه نجس شده وآب كشیدن آن ممكن است اشكال ندارد, ولی اگر مشتری آن چیز را برای كاری بخواهد كه شرط آن پاك بودن است مثلا از قسم خوراكی باشد كـه مـی خواهد آن را بخورد و قابل تطهیر است بایدفروشنده , نجس بودن آن را بگوید و اگر قابل تـطهیر نیست مثل سكنجبین نجس كه مورد استفاده دیگر نیست , خرید و فروش آن جایز نیست .

ولـی اگـر از قـسم خوراكی نباشد و مثل لباس باشد, اگرچه مشتری در آن نماز بخواند چون در نماز طهارت ظاهر بدن و لباس كافی است , لازم نیست نجس بودن آن را بگوید.

(مـسـالـه 2065)اگـر چـیز پاكی مانند روغن و نفت كه آب كشیدن آن ممكن نیست نجس شود, چـنـانچه آن را برای كاری بخواهند كه شرطش پاك بودن است مثلاروغن نجس را برای خوردن بـخـواهند, باید به خریدار بگوید و اگر غیر از خوردن استفاده دیگر نیست فروش آن حرام است .

و اگـر بـرای كـاری بـخواهند كه شرط آن پاك بودن نیست , مثلا بخواهند نفت نجس را بسوزانند, فروش آن اشكال ندارد .

(مـساله 2066) خرید وفروش دواهایی كه متنجس است واز اعیان نجسه مثل شراب ومردار نیست بـرای فـایده ای كه حرام نباشد جایز است .

و اگر از مثل مردار وشراب باشد, در صورتی كه در دوا مـسـتـهـلك نباشد, خرید و فروش آن حرام است ,ولی اگر پول را در مقابل ظرف آن یا در مقابل زحمت دوا فروش بدهند اشكال ندارد.

(مساله 2067) خرید و فروش روغن و دواهای روان و عطرهایی كه از ممالك غیراسلامی می آورند, اگـر نـجـس بودن آنها معلوم نباشد اشكال ندارد.

ولی روغنی را كه از حیوان بعد از جان دادن آن مـی گـیرند, چنانچه در شهر كفار از دست كافر بگیرند واز حیوانی باشد كه اگر رگ آن را ببرند خون از آن جستن می كند, نجس است ومعامله آن باطل می باشد.

(مـسـاله 2068) اگر روباه را به غیر دستوری كه در شرع معین شده كشته باشند, یاخودش مرده باشد, خرید و فروش پوست آن حرام و معامله آن باطل است .

(مساله 2069) خرید وفروش گوشت وپیه وچرمی كه از ممالك غیر اسلامی می آورند باطل است , و اگـر از دسـت كـافر در بازار اسلامی گرفته شود بنابر احتیاطلازم معامله آن باطل است , ولی اگـر انـسـان بـداند كه آنها از حیوانی است كه بدستورشرع كشته شده خرید وفروش آنها اشكال ندارد.

(مـسـاله 2070) خرید و فروش گوشت و پیه و چرمی كه از دست مسلمان در بازاراسلام گرفته شود اشكال ندارد.

ولی اگر انسان بداند كه آن مسلمان آن را از دست كافر گرفته وتحقیق نكرده كـه از حـیـوانـی اسـت كـه به دستور شرع كشته شده یا نه ,معامله آن باطل است .

و اگر از دست مـسلمان در بازار كفار گرفته شود بنابر احتیاطلازم معامله آن باطل است .

مگر آن كه مسلمان با آن معامله پاك بودن كند واحتمال داده شود كه پاك بودن آن را بدست آورده .

(مساله 2071) خرید وفروش مسكرات حرام ومعامله آنها باطل است .

(مـسـالـه 2072) فروختن مال غصبی اگر مالك آن , معامله را رد كرد باطل است وفروشنده باید پولی را كه از خریدار گرفته به او برگرداند.

(مساله 2073) اگر خریدار قصدش این باشد كه پول جنس را ندهد بنحوی كه قصد معامله نداشته باشد معامله اشكال دارد و اگر جدا قصد معامله داشته باشداشكال ندارد.

(مـساله 2074) اگر خریدار معامله را به ذمه انجام دهد و بخواهد پول جنس را بعدااز حرام بدهد, مـعـامله صحیح است , ولی باید مقداری را كه بدهكار است از مال حلال بدهد و اگر از حرام بدهد دینش ادا نمی شود.

(مـسـاله 2075) خرید و فروش و ساختن آلات قمار و آلات لهو ولعب مثل تار وساز و سنتور و غیر اینها, حتی سازهای كوچك حرام است , بلكه شكستن آنها وتغییر هیئت آنها واجب است .

(مساله 2076) اگر چیزی را كه می شود استفاده حلال از آن ببرند به قصد این بفروشد كه آن را در حرام مصرف كنند مثلا انگور را به این قصد بفروشد كه از آن شراب درست كنند, معامله آن حرام و باطل است .

(مساله 2077) ساختن مجسمه حرام است و احتیاط واجب ترك خرید و فروش آن است .

(مـسـاله 2078) خریدن چیزی كه از قمار یا دزدی , یا از معامله باطل تهیه شده باطل و تصرف در آن معصیت و حرام است , و اگر كسی آن را بخرد, باید به صاحب اصلیش برگرداند.

(مـساله 2079) اگر روغنی را كه با پیه مخلوط است بفروشد, چنانچه آن را معین كند مثلا بگوید: ایـن یـك مـن روغـن را مـی فروشم , معامله بمقدار پیهی كه در آن است باطل می شود و پولی كه فـروشـنـده بـرای پیه آن گرفته مال مشتری وپیه مال فروشنده است .

و مشتری می تواند معامله روغـن خـالـصـی را هـم كـه در آن اسـت بهم بزند ولی اگر آن را معین نكند بلكه یك من روغن بـفـروشـد, بـعـد روغنی كه پیه دارد بدهدمشتری می تواند آن روغن را پس بدهد وروغن خالص مطالبه نماید.

(مـسـاله 2080) اگر مقداری از جنسی را كه با وزن یا پیمانه می فروشند, به زیادتر ازهمان جنس بفروشد, مثلا یك من گندم را به یك من ونیم گندم بفروشد, ربا و حرام است , بلكه اگر یك نوع از آن جنس , سالم و دیگری معیوب , یا جنس یكی خوب وجنس دیگری بد باشد, یا با یكدیگر تفاوت قـیمت داشته باشند, چنانچه بیشتر ازمقداری كه می دهد بگیرد, باز هم ربا وحرام است , پس اگر مـس درسـت را بـدهد وبیشتراز آن مس شكسته بگیرد, یا برنج صدری را بدهد وبیشتر از آن برنج گرده بگیردیا طلای ساخته را بدهد وبیشتر از آن طلای نساخته بگیرد, ربا و حرام می باشد.

(مـسـاله 2081) اگر چیزی را كه اضافه می گیرد غیراز جنسی باشد كه می فروشد ,مثلا یك من گـنـدم به یك من گندم و یك قران پول بفروشد باز هم ربا و حرام است .

بلكه اگر چیزی زیادتر نگیرد ولی شرط كند كه خریدار عملی برای او انجام دهد,بازهم ربا وحرام می باشد.

(مـسـاله 2082) اگر كسی كه مقدار كمتر را می دهد چیزی علاوه كند, مثلا یك من گندم ویك دسـتـمـال را بـه یك من ونیم گندم بفروشد, اشكال ندارد و همچنین است اگر از هر دو طرف چـیـزی زیـاد كـنـنـد مثلا یك من گندم ویك دستمال را به یك من ونیم گندم ویك دستمال بفروشد.

(مساله 2083) اگر چیزی را كه در مثل پارچه با متر وذرع می فروشند, یا چیزی راكه مثل گردو و تـخـم مـرغ با شماره معامله می كنند, بفروشد و زیادتر بگیرد مثلا ده تاتخم مرغ بدهد ویازده تا بگیرد اشكال ندارد.

(مـسـالـه 2084) جنسی را كه بعضی از شهرها با وزن , یا پیمانه می فروشند و دربعضی از شهرها با شـمـاره مـعـامـله می كنند, در شهری كه با وزن , یا پیمانه می فروشندجایز نیست به زیادتر از آن بفروشد و در شهری كه با شماره می فروشند جایز است به زیادتر از آن بفروشند.

(مـسـاله 2085) اگر چیزی را كه می فروشد و عوضی را كه می گیرد از یك جنس نباشد, زیادی گرفتن اشكال ندارد, پس اگر یك من برنج بفروشد و دو من گندم بگیرد معامله صحیح است .

(مساله 2086) اگر جنسی را كه می فروشد, وعوضی را كه می گیرد, از یك چیزعمل آمده باشد, بـایـد در مـعـامله زیادی نگیرد, پس اگر یك من روغن بفروشد و درعوض آن یك من ونیم پنیر بـگـیرد, ربا وحرام است , و احتیاط واجب آن است كه كه اگر میوه رسیده را با میوه نارس معامله كند زیادی نگیرد.

(مـسـاله 2087) جو وگندم در ربا یك جنس حساب می شود.

پس اگر یك من گندم بدهد ویك مـن وپـنـج سـیـر جو بگیرد, ربا وحرام است و نیز اگر مثلا ده من جو بخردكه سر خرمن ده من گـنـدم بـدهـد, چون جو را نقد گرفته وبعد از مدتی گندم رامی دهد, مثل آن است كه زیادی گرفته وحرام می باشد.

(مـسـاله 2088) اگر مسلمان از كافری كه در پناه اسلام نیست , ربا بگیرد اشكال ندارد, و نیز پدر وفرزند وزن وشوهر می توانند از یكدیگر ربا بگیرند.

شرایط فروشنده و خریدار (مساله 2089) برای فروشنده وخریدار شش چیز شرط است : اول - آن كه بالغ باشند.

دوم - آن كه عـاقـل بـاشـنـد.

سوم - آن كه سفیه نباشند یعنی : مال خود را دركارهای بیخود وبیهوده مصرف نكنند.

چهارم - آن كه قصد خرید وفروش داشته باشند, پس اگر مثلا به شوخی بگوید مال خود را فروختم , معامله باطل است .

پنجم - آن كه كسی آنها را مجبور نكرده باشد.

ششم - جنس و عوضی را كه می دهند مالك باشند, یا ولایت بر او یا وكالت از طرف او داشته باشند و احكام اینها در مسائل آینده گفته می شود.

(مساله 2090) معامله با بچه نابالغ باطل است , اگر چه پدر یا جد آن بچه به اواجازه داده باشند كه مـعـامـلـه كـند.

اما اگر طفل , اگرچه ممیز هم نباشد, وسیله باشد كه پول را به فروشنده بدهد وجنس را بخریدار برساند, یا جنس را بخریدار بدهد وپول را به فروشنده برساند.

چون واقعا دو نفر بالغ با یكدیگر معامله كرده اند معامله صحیح است , ولی باید فروشنده وخریدار یقین داشته باشند, كه طفل جنس وپول را به صاحب آن می رساند یا آن كه صاحب پول یا جنس اذن داده باشند كه آن را به بچه بدهد تا به او برساند.

(مـساله 2091) اگر از بچه نابالغ چیزی بخرد, یا چیزی به او بفروشد, باید جنس یاپولی را كه از او گـرفـته به صاحب آن بدهد, یا از صاحبش رضایت بخواهد و اگرصاحب آن را نمی شناسد وبرای شـناختن او هم وسیله ای ندارد, باید چیزی را كه ازبچه گرفته , از طرف صاحب آن مظالم بدهد واحـتـیـاط آن است كه از حاكم شرع هم اذن بگیرد و اگر پول یا جنس مال خود بچه باشد باید به ولی او برساند یا از ولی اواذن بگیرد و اگر او را پیدا نكرد به حاكم شرع بدهد.

(مـسـالـه 2092) اگـر كسی با بچه نابالغ معامله كند وجنس , یا پولی كه به بچه داده ازبین برود, نمی تواند از بچه یا ولی او مطالبه نماید.

(مساله 2093) اگر خریدار یا فروشنده را به معامله مجبور كنند, چنانچه بعد ازمعامله راضی شود وبگوید راضی هستم , معامله صحیح است .

ولی احتیاطمستحب آن است كه دوباره صیغه معامله را بخوانند.

(مـسـالـه 2094) اگـر انسان مال كسی را بدون اجازه او بفروشد, چنانچه صاحب مال بفروش آن راضی نشود واجازه نكند معامله باطل است .

(مـسـاله 2095) پدر و جد پدری طفل - اگر برای طفل مفسده ای نداشته باشد - ونیز وصی پدر ووصی جد پدری - اگر برای طفل مصلحت باشد - می توانند مال طفل را بفروشند, مجتهد عادل هم با نبودن ولی و با رعایت مصلحت می تواند مال دیوانه یا طفل یتیم یا مال كسی را كه غایب است بفروشد.

(مساله 2096) اگر كسی مالی را غصب كند و بفروشد و بعد از فروش , صاحب مال معامله را اجازه دهـد, مـعـامـله صحیح است .

و چیزی را كه غصب كننده به مشتری داده و منفعتهای آن از موقع معامله , ملك مشتری است و چیزی را كه مشتری داده و منفعتهای آن از موقع معامله , ملك كسی است كه مال او را غصب كرده اند.

(مـسـاله 2097) اگر كسی مالی را غصب كند وبفروشد, به قصد این كه پول آن مال خودش باشد, چـنـانـچه صاحب مال معامله را اجازه نكند, معامله باطل است .

و اگراجاره نماید معامله صحیح است و پول مال مالك می شود.

شرایط جنس وعوض آن (مساله 2098) جنسی كه می فروشند و چیزی كه عوض آن می گیرند پنج شرطدارد: اول - آن كه مقدار آن با وزن یا پیمانه یا شماره ومانند اینها معلوم باشد.

دوم -آن كه بتوانند آن را تحویل دهند, بـنـابر این فروختن اسبی كه فرار كرده صحیح نیست ولی اگر اسبی را كه فرار كرده با چیزی كه مـی تـوانـد تحویل دهد مثلا با یك فرش بفروشد, اگر چه آن اسب پیدا نشود, معامله صحیح است .

سـوم - آن كـه خـصـوصـیـاتـی را كـه در جنس وعوض هست و بواسطه آنها میل مردم به معامله فـرق می كند, معین نمایند.

چهارم - آن كه كسی در جنس , یا در عوض آن حقی نداشته باشد, پس مـالی را كه انسان پیش كسی گرو گذاشته , بدون اجازه او نمی تواندبفروشد.

پنجم - آن كه خود جـنـس را بفروشد نه منفعت آن را پس اگر مثلا منفعت یك سال خانه را بفروشد, صحیح نیست , ولی چنانچه خریدار بجای پول , منفعت ملك خود را بدهد, مثلا فرشی را از كسی بخرد وعوض آن , مـنـفعت یك ساله خانه خود رابه او واگذار كند اشكال ندارد واحكام اینها در مسائل آینده گفته خواهد شد.

(مـسـالـه 2099) جنسی را كه در شهری با وزن یا پیمانه معامله می كنند, در آن شهرانسان باید با وزن یـا پـیمانه بخرد, ولی می تواند همان جنس را در شهری كه با دیدن معامله می كنند, با دیدن خریداری نماید.

(مـسـالـه 2100) چـیـزی را كه با وزن خرید وفروش می كنند با پیمانه هم می شودمعامله كرد, به اینطور كه اگر مثلا می خواهد ده من گندم بفروشد, با پیمانه ای كه یك من گندم می گیرد ده پیمانه بدهد.

(مـسـاله 2101) اگر یكی از شرطهایی كه گفته شد غیر از شرط چهارم در معامله نباشد, معامله بـاطـل است .

ولی اگر خریدار وفروشنده راضی باشند كه در مال یكدیگر تصرف كنند, تصرف آنها اشكال ندارد.

و در شرط چهارم اگر گرو گیرنده معامله را امضا كند یا ملك از گرو بیرون بیاید معامله صحیح است .

(مـسـالـه 2102) معامله چیزی كه وقف شده باطل است , ولی اگر بطوری خراب شود كه نتوانند استفاده ای را كه مال برای آن وقف شده از آن ببرند, مثلا حصیرمسجد بطوری پاره شودكه نتوانند روی آن نماز بخوانند فروش آن اشكال ندارد و درصورتی كه ممكن باشد, باید پول آن را در همان مسجد به مصرفی برسانند كه به مقصود واقف آن نزدیكتر باشد.

(مساله 2103) هرگاه بین كسانی كه مال را برای آنان وقف كرده اند بطوری اختلاف پیدا شود كه اگر مال وقف را نفروشند, گمان آن برود كه مال یا جانی تلف شود,می توانند آن مال را بفروشند و به مصرفی كه به مقصود واقف نزدیكتر است برسانند.

(مساله 2104) خرید وفروش ملكی كه آن را به دیگری اجاره داده اند اشكال ندارد, ولی استفاده آن مـلـك در مـدت اجـاره , مـال مستاجر است و اگر خریدار نداندكه آن ملك را اجاره داده اند یا به گـمـان این كه مدت اجاره كم است ملك را خریده باشد, پس از اطلاع می تواند معامله خودش را بهم بزند.

صیغه خرید و فروش (مـسـالـه 2105) در خرید وفروش لازم نیست صیغه عربی بخوانند, بلكه اگرفروشنده به فارسی بگوید: این مال را در عوض این پول فروختم و مشتری بگوید: قبول كردم , معامله صحیح است ولی خریدار وفروشنده باید قصد انشاداشته باشند یعنی : بگفتن این دو جمله مقصودشان خرید وفروش باشد.

(مـسـالـه 2106) اگـر در موقع معامله صیغه نخوانند, ولی فروشنده در مقابل مالی كه از خریدار می گیرد, مال خود را ملك او كند و او بگیرد معامله صحیح است وهر دومالك می شوند.

خرید و فروش میوه ها (مـسـالـه 2107) فـروش میوه ای كه گل آن ریخته ودانه بسته , پیش از چیدن صحیح است و نیز فروختن غوره بر درخت اشكال ندارد.

(مساله 2108) اگر بخواهند میوه ای را كه بر درخت است , پیش از آن كه دانه ببنددوگلش بریزد بفروشند, باید او را به تبع چیزی از حاصل زمین مانند سبزیها بفروشندو همچنین است حكم بنابر احـتـیـاط لازم اگـر میوه بیش از یك سال را بفروشند, بلی اگر با مشتری شرط كنند كه میوه را پیش از دانه بستن بچیند, بدون ضمیمه معامله صحیح است .

(مـسـالـه 2109) اگـر خرمایی را كه زرد یا سرخ شده , بر درخت بفروشند اشكال ندارد, ولی نباید عـوض آن را خرما بگیرند, اما اگر كسی یك درخت خرما در خانه یاباغ كس دیگر داشته باشد, در صـورتی كه مقدار آن را تخمین بزنند و صاحب درخت آن را به صاحب خانه یا باغ بفروشد و عوض آن را از خـرمای غیر از آن درخت بگیرد چنانچه خرمایی را كه می گیرد كمتر یا زیادتر از مقداری كه تخمین زده اند نباشد اشكال ندارد.

(مـساله 2110) فروختن خیار و بادنجان و سبزیها و مانند اینها كه سالی چند مرتبه چیده می شود, در صـورتـی كه ظاهر و نمایان شده باشد و معین كنند كه مشتری درسال چند دفعه آن را بچیند اشكال ندارد.

(مـسـاله 2111) اگر خوشه گندم وجو را بعد از آن كه دانه بسته , به چیز دیگری غیرگندم وجو بفروشد اشكال ندارد.

نقد و نسیه (مساله 2112) اگر جنسی را نقد بفروشند, خریدار وفروشنده بعد از معامله می توانند جنس وپول را ازیكدیگر مطالبه نموده وتحویل بگیرند وتحویل دادن خانه وزمین ومانند اینها به این است كه آن را در اخـتـیـار خریدار بگذارند كه بتواند در آن تصرف كند وتحویل دادن فرش ولباس ومانند اینها بـه ایـن اسـت كـه آن راطـوری دراخـتـیار خریدار بگذارند كه اگر بخواهد آن را بجای دیگر ببرد فروشنده جلو گیری نكند.

(مـسـالـه 2113) در مـعامله نسیه باید مدت كاملا معلوم باشد, پس اگر جنسی رابفروشد كه سر خرمن پول آن را بگیرد, چون مدت كاملا معین نشده معامله باطل است .

(مـسـالـه 2114) اگـر جـنـسـی را نسیه بفروشد, پیش از تمام شدن مدتی كه قرارگذاشته اند, نمی تواند عوض آن را از خریدارمطالبه نماید.

ولی اگر خریدار بمیرد واز خودش مال داشته باشد, فروشنده می تواند پیش از تمام شدن مدت , طلبی را كه دارد از ورثه او مطالبه نماید.

(مـساله 2115) اگر جنسی را نسیه بفروشد, بعد از تمام شدن مدتی كه قرارگذاشته اند, می تواند عوض آن را از خریدار مطالبه نماید ولی اگر خریدار نتواندبپردازد, باید او را مهلت دهد.

(مـسـاله 2116) اگر به كسی كه قیمت جنس را نمی داند, مقداری نسیه بدهدوقیمت آن را به او نگوید معامله باطل است ولی اگر به كسی كه قیمت نقدی جنس را می داند نسیه بدهد وگرانتر حـسـاب كـند, مثلا بگوید: جنسی را كه به تو نسیه می دهم تومانی یك ریال از قیمتی كه نقد می فروشم گرانتر حساب می كنم و او قبول كند اشكال ندارد.

(مـساله 2117) كسی كه جنسی را نسیه فروخته وبرای گرفتن پول آن مدتی قرارداده , اگر مثلا بعد از گذشتن نصف مدت , مقداری از طلب خود را كم كند وبقیه رانقد بگیرد اشكال ندارد.

معامله سلف (مساله 2118) معامله سلف آن است كه مشتری پول را بدهد كه بعد از مدتی جنس را تحویل بگیرد و اگـر بـگـوید: این پول را می دهم كه مثلا بعد از شش ماه فلان جنس را بگیرم وفروشنده بگوید: قـبـول كـردم , یا فروشنده پول را بگیرد وبگوید:فلان جنس را فروختم كه بعد از شش ماه تحویل بدهم معامله صحیح است .

(مساله 2119) اگر پول طلا ونقره یا طلا ونقره را سلف بفروشد به پول طلا و نقره یابه طلا و نقره , معامله باطل است ولی اگر جنسی را سلف بفروشد و عوض آن راجنس دیگر یا پول بگیرد معامله صـحـیح است .

و احتیاط مستحب آن است درعوض جنسی كه می فروشد پول بگیرد وجنس دیگر نگیرد.

شرایط معامله سلف (مـسـالـه 2120) معامله سلف شش شرط دارد: اول - خصوصیاتی را كه قیمت جنس بواسطه آنها فـرق می كند معین نمایند ولی دقت زیاد هم لازم نیست , همین قدر كه مردم بگویند: خصوصیات آن معلوم شده كافیست , پس معامله سلف در نان وگوشت وپوست حیوان ومانند اینها كه نمی شود خـصـوصیاتشان را كاملا معین كردباطل است .

دوم - پیش از آن كه خریدار وفروشنده از هم جدا شـونـد, خـریدار تمام قیمت را بفروشنده بدهد, یا بمقدار پول آن از فروشنده طلبكار باشد وطلب خـود رابـابـت قـیـمت جنس حساب كند و او قبول نماید وچنانچه مقداری از قیمت آن رابدهد, اگـرچـه معامله به آن مقدار صحیح است , ولی فروشنده می تواند معامله همان مقدار را بهم بزند.

سـوم - مـدت را كـامـلا معین كنند, و اگر مثلا بگوید تا اول خرمن جنس را تحویل می دهم چون مدت كاملا معلوم نشده معامله باطل است .

چهارم - وقتی را برای تحویل جنس معین كنند كه در آنـوقـت , جـنـس بقدری كمیاب نباشد كه فروشنده نتواند آن را تحویل دهد.

پنجم - جای تحویل جـنـس را مـعـیـن نمایند, ولی اگر از حرفهای آنان جای آن معلوم باشد, لازم نیست اسم آنجا را بـبـرنـد.

ششم - وزن یا پیمانه آن را معین كنند وجنسی را هم كه معمولا با دیدن معامله می كنند اگـر سلف بفروشند اشكال ندارد, ولی باید مثل بعضی از اقسام گردو و تخم مرغ تفاوت افراد آن بقدری كم باشد كه مردم به آن اهمیت ندهند.